دل شیدا
دل شیدا حلقه را شکند تا بر آید و راه سفر گیرد
 
سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:, :: 17:14 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, :: 17:56 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

شنبه 6 آبان 1391برچسب:, :: 18:33 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

 عاشق دستپخت مادرم هستم


اگرم سرد هم باشه مشکلی نیست


آخه یه ادویه ی مخصوص به 

 

نام "عشق" میریزه تو غذا


که تو هیچ رستورانی نیس

شنبه 6 آبان 1391برچسب:, :: 18:25 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

 وایسا دنیا من میخوام پیاده شم......
اوکی پیاده شو....
اااا....مگه میشه؟
بله عاغا پیاده شو کار دارم....
نه عامو غلت کردم....راه بیوفت..!!!

جمعه 5 آبان 1391برچسب:, :: 17:55 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

 

 
 
 

۱۰ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﺎﻣﺎﻧﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺎﺭﻥ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﻫﺎ.

۱۱ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﺎ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﭽﻪ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻬﺸﻮﻥ.

۱۲ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺠﺮﯼ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﻣﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ.

۱۴ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺎﺭﺝ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺁﻟﻤﺎﻧﻪ.

۱۶ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﺮﻡ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ

۱۷ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ کثیرﺍﻻﻧﺘﺸﺎﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ.

۱۹ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﮔﻪ ﭘﻮﻟﻬﺎﻣﻮ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺸﻤﺮﻡ ﮐﻢ ﻣﯿﺸﻪ

۲۰ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﯾﻮﮔﻮﺳﻼﻭﺍﮐﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ

ﺗﻮ ﺳﻦ ۲۱ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻧﻮ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ شدم....

تا ﺳﻦ ۷ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﮔﻪ ﺍﺫﯾﺖ ﮐﻨﻢ ﻟﻮﻟﻮ ﻣﯿﺎﺩ ﻣﻨﻮ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻩ

۸ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﯾﻪ ﮐﻼﻏﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯿﺒﺮﻩ

۹ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺪﺵ ﺑﯿﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺳﻨﮕﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ
جمعه 5 آبان 1391برچسب:, :: 17:43 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

 

 

 

 

موزو انشا : عزدواج!

هر وقت من یك كار خوب می كنم مامانم به من می گوید بزرگ كه شدی برایت یك زن خوب می گیرم.

تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.

حتمن ناسرادین شاه خیلی كارهای خوب می كرده كه مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم كه اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشكلات انسان را آدم می كند.

در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم.

از لهاز فكری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فكر ندارد كه به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.

در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند كه كارشان به تلاغ كشیده شده و چه بسیار آدم های كوچكی كه نكشیده شده. مهم اشق است !

اگر اشق باشد دیگر كسی از شوهرش سكه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید

من تا حالا كلی سكه جم كرده ام و می خواهم همان اول قلكم را بشكنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.

مهریه و شیر بلال هیچ كس را خوشبخت نمی كند.

همین خرج های ازافی باعث می شود كه زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود.

دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی كم بوده كه نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق كرده ایم كه بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمكی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می كند!

اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یك زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یك خانه درختی درست كردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شكست. از آن موقه خاله با من قهر است.

قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می كند بعد آشتی می كند ولی اگر دعوا كند بعد كتك كاری می كند بعد خانومش می رود دادگاه شكایت می كند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان!

البته زندان آدم را مرد می كند.عزدواج هم آدم را مرد می كند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!

این بود انشای من

منبع:موفقیت در زندگی

 

 

 

 

جمعه 5 آبان 1391برچسب:, :: 17:42 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

ايرانی زانو نميزند؛حتی اگرآسمان ازقامتش كوتاهترباشد.

 

(كوروش كبير)

 

***زنده باد ایران***

منبع:موفقیت در زندگی

پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:, :: 16:52 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

 

نقل قول هایی تکان دهنده از مدیر سایت صیغه درباره زنانی که تن به ازدواج موقت می دهند375

آسیب‌ها - سایت قانون آنلاین، گزارشی از سایت ازدواج موقت تهران منتشر کرده است که در آن با مدیر این سایت هم گفتگو شده. بخش هایی از این گزارش را می خوانید؛

- چندی پیش در شبکه اجتماعی فیس‌بوک و توییتر وبلاگی معرفی شد با عنوان «مرکز رسمی ازدواج موقت تهران» و سریع در صفحات تعداد زیادی از کاربران این شبکه‌ها به اشتراک گذاشته شد و نظرهای مختلفی در رابطه با آن مطرح شد. زمانی که وارد این وبلاگ می‌شوید عنوانی با مضمون «این وبلاگ در ستاد ساماندهی وزارت ارشاد به ثبت رسیده است» خودنمایی می‌کند و در معرفی آن ‌آمده است که «مرکز رسمی ازدواج موقت جامعه مجازی پیوند (زوج‌یابی) تهران» و به کاربران اطمینان داده می‌شود که «خدمات مربوط به ازدواج موقت، خدمات خصوصی تلقی شده و اطلاعات مربوط به آن در اختیار هیچ ارگان یا سازمان دولتی قرار نمی‌گیرد و در هیچ کجا (بجز این مرکز) ثبت نمی‌شود و برای مخاطبین مشکل‌ساز نخواهد بود.»

در مورد زنانی که در این سایت معرفی شده‌اند هم آمده است: «خدمات این مجموعه در زمینه ازدواج موقت فقط شامل خانم‌های مطلقه و بیوه می‌شود.»

- مدیر سایت از نیت خیر خود برای کمک به جوانانی که مشکل ازدواج دارند سخن گفت و ادعا کرد با وجود اینکه توهین‌هایی بسیاری به وی شده، همچنان در ادامه این مسیر مصر است. او از برنامه‌هایش برای فراگیری این مسئله طبق اصول و شرع در سایر استان‌ها سخن می‌گوید و مشکل اصلی خود را ناتوانی در پاسخگویی به همه مراجعه‌کنندگان عنوان می‌کند. او از فعالیت این مرکز زیر نظر یکی از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق و مشورت با فردی روحانی و یک حقوقدان صحبت کرد.

- او در پاسخ به این پرسش که آیا این خانم‌ها «عده» نگه می‌دارند گفت: «در این مرکز بیشتر از زنان یائسه استفاده می‌شود و اگر خانمی هم یائسه نباشد، ‌شرط عدم دخول گذاشته می‌شود تا عده به آن تعلق نگیرد.»

- زمانی که از او در مورد قیمت‌های مندرج در سایت سوال پرسیده می‌شود،‌ با تاکید خاصی از آن به عنوان مهریه یاد کرده و ادامه می‌دهد: «مرکز ما به خاطر معرفی و ارتباط مراجعه‌کننده با خانم 40 هزار تومان دریافت می‌کند که خودمان هم قبول داریم رقم بالایی است و سعی در کاهش آن داریم. اما خانم‌هایی که با ما همکاری می‌کنند مهریه‌های مختلفی را با توجه به ویژگی‌های که برخوردار هستند مد نظر دارند که از 40 هزار تومان شروع می‌شود تا ساعتی 100 هزار تومان.»

- مدیر این سایت،‌ این اقدام را به خاطر اینکه طبق اصول و شرع اسلام است در راستای بحث خانه عفاف می‌داند و در خصوص تعداد مراجعان می‌گوید: «استقبال از این کار بالا بوده و تماس‌هایی که با مرکز گرفته می‌شود بسیار زیاد است. گاهی اوقات ما را کلافه می‌کنند، اما می‌توان گفت در روز برای 20 مراجعه‌کننده قرار ملاقات صورت می‌گیرد. اکثر ملاقات‌کنندگان در رنج سنی 23 تا 28 سال هستند و اغلب تهرانی یا دانشجو در تهران هستند،‌ هرچند که میهمان از شهرستان هم داریم.»

- او از همکاری چهار خانمی که هم از لحاظ اعتقادی و هم از لحاظ سلامت تاییدشده هستند سخن گفت و در رابطه با چگونگی آشنایی با آن‌ها توضیح می‌دهد: «این خانم‌ها توسط دفاتر ازدواج و طلاق به ما معرفی می‌شوند. به خاطر تعداد اندکشان ما با مشکلاتی مواجه شده‌ایم و از دفاتر خواسته‌ایم اگر موردی سراغ دارند به ما معرفی کنند و در سایت‌ خودمان اعلام کرده‌ایم که اگر زنی مطلقه است و شرایط آن را دارد برای رضای خدا و رفع مشکل جوانان با ما همکاری کند. به خاطر همین تعداد کم خانم‌ها و تقاضاهای بسیار، یکی از خانم‌ها تا مدت‌ها وقت ندارد و برای خانم‌های دیگر نیز باید چند روز دیگر وقت داد.»

- «این خانم‌ها مشکلات مالی و نیاز جنسی دارند، اما بیشتر به خاطر مسائل مالی با ما همکاری می‌کنند هرچند که برخی از آن‌ها با وجود اینکه کارمند بوده و در سن یائسگی هستند به خاطر اعتقادات و کمک به جوانان با ما همکاری کرده و بعضا قرار ملاقات در منازل خودشان است. آن‌ها فرزندان بزرگسال دارند که بی‌خبر از این موضع هستند.»

- «ما کار خلاف شرع و قانون انجام نمی‌دهیم و نیتمان خیر است و معتقدیم که خدا هم در این راه ما را کمک خواهد کرد. اما متاسفانه این‌گونه مسائل در جامعه ما فرهنگ‌سازی نشده و برخوردهای بدی با موضوع می‌شود. مردم بین این کار و کار حرام زنا تفاوتی قائل نمی‌شوند و ما را به برخی مسائل متهم می‌کنند. از این توهین‌های بسیاری که به ما می‌شود بیزارم و نگرانی در مورد فیلتر کردن سایت یا برخورد قضایی ندارم چرا که طبق دین و شرع عمل می‌کنم،‌ ضمن اینکه از مشاوره‌های حقوقی هم بهره‌مند هستیم.»

- «اکثرا خانم‌ها فقط یک‌بار صیغه این مردان می‌شوند به همین دلیل بیش از 60 الی 70 درصد از مردان مراجعه‌کننده با خانم‌های دیگر مرکز نیز قرار ملاقات گذاشته و صیغه یکدیگر می‌شوند.»

- «این کار از نظر مردم و مسئولان مخالفان بسیاری دارد و اگر هم می‌خواستیم در سطح شهر تراکت پخش کنیم قطعا با عرف جامعه تناقض پیدا می‌کرد و مشکلاتی بوجود می‌آورد. اما استفاده از اینترنت به خاطر فراگیری آن بسیار راحت‌تر است. به طور مثال در حال حاضر که با شما صحبت می‌کنم 180 نفر آنلاین در این سایت هستند.»

- «کار من برای رضای خداست و مطمئن هستم که ما را کمک می‌کند. در این مسیر نه تنها پشیمان نیستم بلکه عزمم نیز جدی‌تر شده است.»

این مطلب از سایت دیگری گرفته شده و در زیر تعدادی از نظرات اورده شده است:

1-خوب من فرق اینکارو با زنا نمیفهمم! کاش اینو توضیح داده بود....این کارش قطعا ریسک انتقال بیماریها رو خیلی بالا میبره!

2-فرقش اینه که این کار از زنا خیلی خیلی بدتره. چون کلاه شرعی سر کار گناه می ذارن. فلسفه ازدواج موقت چیز دیگری است و با فاحشه خانه راه انداختن خیلی فرق داره. یک مثال شرعی ساده براتون می زنم: در اسلام تیمم کردن جایز است اما نه همیشه و همه جا، جایی که آب هست تیمم باطله یعنی هر حکمی جایی داره، شرایطی داره، ضوابطی داره، اصولی داره و نمیشه گفت چون خدا تیمم رو قرار داده پس هر وقت دلمون خواست تیمم کنیم.

3-این راضی --- اون راضی ---- خدا راضی ---- شما این وسط چی میگید؟ ها؟

4-وقتی این مطلب خوندم گریه ام گرفت
دختردانشجوی ماباتوجه به نیازهای مالی برای ادامه تحصیل مجبورمیشود عفافش رابفروشد
فقرفقرفقر بیکاری اعتیاد این هم اضافه شد ای خداخودت کمک کن
برادروخواهرعزیزم ماایرانیان به خانواده پای بندبودیم ولی اگربه همین سمت وسوپیش رود فاجعه ی عظیمی درپیش داریم.
آیاکسی حاضرهست خواهرودخترومادرش راهرشب دراختیاردیگری قراردهد
کدام منطق این رامیپذیرد
واقعانوشته هاوگفتگوی تکاندهنده ای بود
ازخبرآنلاین بابت اطلاع رسانی واقعیتهای جامعه ممنونم

5-من توی قضیه صیغه کارشناس نیستم و نقدوبررسی این موضوع رو به کارشناسان مربوطه واگذار می کنم حالا جدای از درستی یا نادرستی این موضوع یه سوالی برای من پیش اومده :اصلا به فرض قبول کردن این موضوع و حمایت همه جانبه مسئولین از ان و فراهم کردن تمام امکانات نرم افزاری و سخت افزاری فقط مشکل پسران مجرد و زنان بیوه که امکان ازدواج ندارن حل میشه (اونم فقط مشکل غریزه جنسی چون فقط یکی از دلایل ازدواج ارضای غریزه است نه مهمترین دلیل) صیغه چگونه مشکل دختران مجرد رو حل میکنه ؟ اصلا صیغه چگونه محبت متقابل زوجین رو حل میکنه ؟جز اینکه جوون بیچاره توی این وضعیت بیکاری هرچی درمیاره بیاره دودستی تقدیم به غریزه جنسی کنه ونمیتونه از نظر اقتصادی رشد کنه بهتر نیست مسئولین یه فکری برای کار و تسهیل ازدواج جوونا بکنه

پس برادر من ایا شما با صیغه موافقی منتظر ننظرات ارزشمندتان هستیم

پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:, :: 16:50 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

جاده زيبا 

جاده جنگلي 

 
 

جاده چمني

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:تست هوش,, :: 15:19 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

یک تست هوش و خواندنی جالب

 


باید پس از خواندن سئوال در عرض فقط 5 ثانیه به آن جواب درست را بدهید در پایان تعداد پاسخهای درست شما ضرب در 10 میشود و میزان آی کیو شما را نشان میدهد.
1- بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟
2- اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول میکشد تا تمام قرصها خورده شود؟
3- من ساعت 8 شب به رختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم چند ساعت خوابیده بودم؟
4- عدد 30 را به نیم تقسیم کنید وعدد 10 را به حا صل آن اضافه کنید چه عددی به دست می آید؟
5- مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟
6- اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟
7- فردی خانه ای ساخته که هر چهار دیوار آن به سمت جنوب پنجره دارد خرسی بزرگ به این خانه نزدیک میشود این خرس چه رنگی است؟
8- اگر 2 سیب از 3 سیب بردارین چند سیب دارید؟
9- حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟
10- اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حا لا نام راننده اتوبوس چیست؟


ارزیابی تست براساس تعداد جوابهای نادرست سطح هوش
7تا و بیشتر دانش اموز دبستان
6 تا دانش اموز دبیرستان
5 تا دانشجو
2-3 استاد دانشگاه
1 مدیران ارشد


پاسخ تست ها
1- تمام ماهها حد اقل 29 روز را دارند!!!
2- یک ساعت (شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را درساعت 1 و 30 و بعدی را در ساعت 2 می خورید) !
3- ساعت کوکی نمیتواند شب و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت 9 که برسد زنگ میزند که ساعت 9 شب است!!!
4- حاصل 70 است ( تقسیم بر نیم معادل ضرب در 2 است)!
5- او 9 گوسفند خواهد داشت!
6- کبریت!!!
7- سفید چون خانه ای که هر چهار دیوارش رو به سمت جنوب پنجره داشته باشد باید در نوک قطب شمال باشد !
8- همان2 سیب!
9- هیچ( حضر ت نوح بود نه حضرت موسی)!!!
10- خوب خودتونید دیگه( نام خودتان)!

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 20:42 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

ابولهب اکنون دوباره پيدا شد/و با قداست پیغمبرانه بازی کرد

 

دوباره جهودي ز قلب آمريكا/بسوي شاه رسالت زبان درازی کرد

دوباره ابوجهل كافر ملعون/مخاصمه با سروَر حجازی کرد

از این اهانت آنها به فخر موجودات/گریست مَه و خورشید و آسمان لرزید

از این جسارت اعدا به صاحب کوثر/گریست قلعه ی توحید و لامکان لرزید

از این شقاوت و گمراهی و نگون بختي/تمامی جنّ و مَلَک تعجب کرد

ز جرأت این مشت خاک بیچاره/زمین هم زمان هم فلک تعجب کرد

چو سوء نیّت آنها عيان گرديد/قلوب شاه و گدا در تنفر شد

از این همه بی شرمی یهوديّت/خدا کنون به خدا در تنفر شد

كجاست حضرت احمد به رَغم بدگويان؟/كه گذارد قدم به قلّه ي گردون

عمر کجاست خدایا که تا سازد؟/به تیغ مَعدِلت خویش ملكشان پر خون

کجاست شیر خداوند و حیدر کرّار؟/که زند بر هم از غیرتش جهان اکنون

کجاست ام ابیها که تا زند فریاد؟/به سام گوی پلید و آن سگ ملعون1

کجاست عایشه تا درد دل کند با او؟/رسول پاك خدا با دلي محزون2

کجاست حضرت مهدي اميد مظلومان؟/که بر اندازد اين صليب و پرچم صهيون

رسول ما محمد مُرسَل چو ماه تابانست/وُرا ز عوعو سگها چه غم باشد؟3

چو شانئ او را خدای،ابتر خواند/هر آنکه دشمن او گشت در الم باشد4

چو عرش برین جایگاه او گردید/نبیّ پاک معظم چه غم دارد؟5

چو ایزد منّان سلام داده بر او/غریق بحر کرم پس چه کم دارد؟6

چنین چو کسی را خدا مكرّم کرد/هر آنکه بر او طعنه زد ادب گردد

کنون بشیر در انتظار باش تا بینی/که روزگار او تیره همچو شب گردد

 

توضیحات:

1-يك نفر يهودى خطاب به رسول خدا كرد و گفت : سام عليك یعنی مرگ بر تو

حضرت فاطمه به دفاع ازپدر فریاد کشید سام علیک و علی والدیک یعنی مرگ برتو و بر پدر و مادرت

2-زمانی که پیامبر از آزار و اذیت کفار و منافقان خسته می شد خطاب به حضرت عایشه می فرمود:"کلّمینی یا حمیرا "یعنی ای گل سرخم با من صحبت کن تا ارام گردم

3-سگها چون ماه کامل را می بینند بسیار پارس میکنند

4-اشاره به آیه "إن شانئك هو الأبتر"

5-اشاره به شب معراج

6-اشاره به ایه "إن الله وملائكته يصلون على النبي يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه وسلموا تسليما"

012 بیوگرافی امیرمحمد متقیان + تصاویر

امیرمحمد متقیان ۱۳ آذر ۱۳۷۴ در تهران به دنیا آمده و یکی یکدانه خانه است تا کلاس پنجم ابتدایی در مدرسه تیزهوشان درس خوانده و هم‌اکنون سال دوم دبیرستان در رشته ادبیات و علوم انسانی است.

 

عاشق سینه‌چاک ماشین و بازیگری است و از ۸ سالگی خاک صحنه خورده تا این که سال ۸۴ با عمو پورنگ و تلویزیون آشنا شده و از آن به‌بعد شهرت، ضربه زدن به توپ فوتبال و دوچرخه‌سواری در کوچه را رویای روزهای رفته‌اش کرده است. همان روزهایی که شادمانه‌‌های رنگ وارنگ و خنده‌های ریز را بر لب‌های همسالانش می‌نشاند. امیرمحمد صدای ششدانگ و دلنشینی هم دارد و تاکنون بیش از ۲۰ ترانه شاد و کودکانه را با عموپورنگ همخوانی کرده و خوانندگی ۵ اثر موسیقایی در ژانر مذهبی را نیز به تنهایی به عهده داشته است.

021 بیوگرافی امیرمحمد متقیان + تصاویر

امیرمحمد راحت حرف می‌زند و مزه‌پرانی‌هایش حال خوبی به آدم می‌دهد. اگرچه به عقیده خیلی‌ها، دیده شدن و اهمیتش را از بودن و قرار گرفتن در کنار عمو پورنگ دارد، اما سال‌ها حضور و مقبولیتش نشان داده بی‌آن که سایه‌ای بر سرش سنگینی کند، قابلیت ماندن دارد، هرچند بامرام‌تر از آن است که بخواهد ساز جدایی کوک کند: «تا وقتی عمو پورنگ مرا بخواهد می‌مانم و همکاری می‌کنم.» این را با تاکید و تعصب خاص می‌گوید.

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 15:8 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد


دکتر علی شریعتی متفکر فردا
 

ای نسل اسیر وطنم،

تو می‌دانی که من هرگز به خود نیندیشیدم، تو می‌دانی و همه می‌دانند که من حیاتم، هوایم، همه خواسته‌هایم به خاطر تو و سرنوشت تو و آزادی تو بوده است. تو می‌دانی و همه می‌دانند که هرگز به خاطر سود خود گامی برنداشته‌ام، از ترس خلافت تشیعم را از یاد نبرده‌ام. تو می‌دانی و همه می‌دانند که نه ترسویم نه سودجو! تو می‌دانی و همه می‌دانند که من سراپایم مملو از عشق به تو و آزادی تو و سلامت تو بوده است، و هست و خواهد بود. تو می‌دانی و همه می‌دانند که دلم غرق دوست داشتن تو و ایمان داشتن تو است. تو می‌دانی و همه می‌دانند که من خودم را فدای تو کرده ام و فدای تو می‌کنم که ایمانم تویی و عشقم تویی و امیدم تویی و معنی حیاتم تویی و جز تو زندگی برایم رنگ و بویی ندارد. طمعی ندارد. تو می‌دانی و همه می‌دانند که شکنجه دیدن به خاطر تو، زندان کشیدن برای تو و رنج کشیدن به پای تو تنها لذت بزرگ من است. از شادی تو است که من در دل می‌خندم. از امید رهایی توست که برق امید در چشمان خسته‌ام می‌درخشد، و از خوشبختی تو است که هوای پاک سعادت را در ریه‌هایم احساس می‌کنم. واسلام

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 15:4 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

ناگاه در ظلمت افسرده و راکد شبی از این شبهای پیوسته ، آشوبی ،لرزه ای و تپشی که همه چیز را بر میشورد و همه خوابها را بر می آشوبد و نیمه سقفها را فرو می ریزد.

انقلابی در عمق جانها و جوششی در قلب و وجدانهای رام و آرام درد و رنج و حیات و حرکت و وحشت و تلاش و درگیری و جهد و جهاد و عشق و عصیان و ویرانگری و آرمان و تعهد ، ایمان و ایثار !

نشانه هایی ازیک تولد بزرگ ؛ شبی آبستن یک مسیح .

اسارتی زاینده یک نجات ؛ همه جا ناگهان «حیات و حرکت» ، آغاز یک زندگی دیگر.

پیداست که فرشتگان خدا همراه آن «روح» در این شب به زمین فرود آمده اند...

این شب قدر است ؛ شب سرنوشت ، شب ارزش ، شب یک تقدیر انسان نو .

این شب از هزار ماه برتر است .

«دکتر علی شریعتی»

 

یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, :: 21:9 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

[تصویر:  58095481996283149485.jpg]

شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, :: 10:10 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد
 

پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.
پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟»
زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.»
پسرک گفت: «خانم، من این کار را با نصف قیمتی که او می دهد انجام خواهم داد.» ...
زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.
پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: «خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت.» مجددا زن پاسخش منفی بود.
پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت. مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: «پسر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم.»
پسر جوان جواب داد: «نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند.»

شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, :: 10:4 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و...
آنجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!

شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, :: 10:4 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره گرگه و .... ادامه بازی. بچه ها هم همدیگر رو هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن.

با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هرکی باید به فکر خودش باشه.

در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین. لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که کل تیم 10 نفره روی 9 تا صندلی جا بشن و کسی بی صندلی نمونه. بعد 10 نفر روی 8 صندلی، بعد 10 نفر روی 7 صندلی و همینطور تا آخر.

با این بازی اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر رو یاد میدن.

 

جملات زیبا گیله مرد

 

مبلغ اسلامی بود . در یکی از مراکز اسلامی لندن. عمرش را گذاشته بود روی این کار.

تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد .
می گفت : چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه !
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...
گذشت و به مقصد رسیدیم .
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم .
پرسیدم بابت چی ؟
گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شوم
اما هنوز کمی مردد بودم .
وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .
با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم .
فردا خدمت می رسیم
تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم ...

این ماجرارا که شنیدم دیدم چقدر وضع ما مذهبی ها خطرناک است . شاید بد نباشد که به خودمان باز گردیم و ببینیم که روزی چند بار و به چه قیمتی تمام اعتقادات و مذهبمان را می فروشیم ؟!

شنبه 25 شهريور 1391برچسب:خدا,انسان,دعا,اشک توبه,, :: 9:58 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

عشق یعنی اشک توبه در قنوت

خواندنش با نام غفار الذنوب

عشق یعنی چشمها هم در رکوع

شرمگین از نام ستار العیوب

عشق یعنی سر سجود و دل سجود

ذکر یا رب یا رب از عمق وجود

شنبه 25 شهريور 1391برچسب:خالق,گناه,بخشش, :: 9:55 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

چه زیبا خالقی دارم...

چه بخشنده خدای عاشقی دارم...

که میخواند مرا، با آنکه میداند گنه کارم...

جملات زیبا گیله مرد

شنبه 25 شهريور 1391برچسب:شریعتی,متفکر,اندیشه, :: 9:49 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

 

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود ،همه از هم میپرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است .

 

قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق می کند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می كند که تو رابا طلا نوشته ،‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

 

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند ،‌آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …

 

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند ،‌حفظ کنی ، تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند .

 

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . .آنانکه وقتی تو را می خوانند چنان حظ می کنند ،‌گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب

جهالت کشیده ایم

 

 



ادامه مطلب ...
شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, :: 9:42 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

 

گرچه از فاصله ماه به من دورتری

ولی انگار همین جا و همین دوروبری

ماه می تابد و انگار تویی می خندی

باد می اید و انگار تویی می گذری

شب و روز تو نگفتی چسان می گذرد

می شود روز و شب اینجا به کندی سپری

باز بگذار در و پنجره ها را امشب

باد می اید و می اورد از من خبری

خبری تازه که نه یک خبر سوخته را

باد می اورد از فاصله دورتری

خبر اینقدر قدیم ست که هر پیرزنی

خبر اینقدر بدیهی ست که هر کور و کری

می تواند که به یاد اورد و بشنودش

که تو خود فاعل و مفعول و نهاد خبری

شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, :: 8:40 ::  نويسنده : الیاس براهویی نژاد

1 - شمس الدین حسینی، سخنگوی اقتصادی دولت و وزیر اقتصاد ایران گفته است:

ذخایر بانک مرکزی در حد بسیار خوبی است و هیچ موقع در تاریخ کشور ذخایر ایران در این حد نبوده است.

سخنان وزیر اقتصاد در حالی مطرح می شود که در روزهای اخیر بهای ارز به بالاترین قیمت خود در تاریخ ایران رسیده است. بسیاری از کارشناسان یکی از دلایل افزایش شدید قیمت ارز را کمبود ارزهای خارجی در ایران می دانند.

2 - مي گويند روزي بالزاك براي مداواي دردها و بيماري هاي متعدد خود نيز پزشكي رفت. او در تشريح مشكلات جسمي و روحي خود هر بيماري و دردي را كه نام مي برد، پزشك به منظور تقويت روحيه او مي گفت:

مشكلي نيست!چيزي نيست. شما سالم هستيد!

بالزاك ناگهان با عصبانيت فرياد زد:

آقاي دكتر! پس بفرماييد بنده در كمال سلامتي دارم مي ميرم!!

 

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
 

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .
 

********************************************
وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .
 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ پرواز650 خوش آمدید این وبلاگ یکی از مجموعه وبلاگ های دل شیدا می باشد ضمنا جهت ارتباط با ما می توانید از طریق ایمیل: bababekhial@gmail.com با ما در ارتباط با شید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل شیدا و آدرس parvaz650.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 52
بازدید کل : 44287
تعداد مطالب : 25
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


اوقات شرعی

اوقات شرعي به افق زاهدان
صبح 4:42
ط.خ 5:47
ظهر 11:38
عصر 3:50
مغرب 5:29
عشا 6:34
دیگر شهرها .